بسم الله؛
1. حتي اگر تلفن هم نذاشته بودم، اخلاقي بود که به دليل خصوصي بودن کامنت، منتشرش نمي کرديد.
2. خنده دار قضيه اينجاست که اينجانب يک سال و نيم پيش از مجمع استعفا دادم و خارج شدم و پست خروجم را هم در وبلاگم منتشر کردم، ضمن اينکه حتي پيش از آن يکسال نيز ديگر دوستان مجمع به بهانه ي قانوني نبودن فعاليت مجمع به دليل عدم برگزاري انتخابات امکان فعاليت را از اينجانب از مجراي مجمع را سلب کرده بودند؛ ضمن اينکه مهم است بدانيد که دليل خروج بنده از مجمع هم کم کاري دوستان بود که شما از ان شاکي هستيد.
ضمن اينکه حضور دوباره ي من به مجمع چند روز بيشتر طول نمي کشد، که در انتخابات پنجشنبه شب مجمع عمومي شرکت کردم و بدون سمتي در هيئت موسس در انتخابات کانديد شده و راي آوردم، و زين بعد شما مي توانيد درباره ي فعاليت ما اظهار نظر کنيد.
3. نکته ي ديگر اين است که خود شما از عدم حضور فعال يک ساله ي اينجانب در اينترنت به دليل مشغوليت به کنکور آگاه هستيد، و پس اين گونه تاختن نابهنگام و بي بهانه واقعا شوکه کننده بود.
4. در مورد باقي مطالب همانطور که گفتم مباحثه اي جداگانه مي طلبد که البته من منتظرم ببينم شما اين پست را پاک، يا دوباره نويسي بدون اشاره اي به اينجانب مي کنيد يا نه؟ چون عکس العمل به يک نوشته ي محتوايي که نقد محتوايي مي طلبد با يک نوشته ي نزاع برانگيز با حمايت و چراغ سبز دفتر توسعه وبلاگ ديني متفاوت است.
در کل پيشنهاد بنده اين است، که پست حاضر را کلا پاک کرده مطالب فوق را بدون کمترين اشاره اي به شخصي، چه من چه شخص ديگري، بازنويسي کرده، تا ما نيز در صورت نياز به نقد محتوايي آن بپردازيم. ضمن اينکه بهتر است پست بازنويسي شده ي فوق را در پايگاه اصلي جهاد مجازي منتشر فرماييد.

و در آخر دوباره تاکيد مي کنم که توجه کنيد اينجانب اصلا يک سال حضور فعال در وبلاگشهر نداشته ام، ديگر شما و وجدان خودتان.

و من الله توفيق
والسلام